تعامل مجازی ؛ استفاده توأمان واقعیت مجازی با روزنامه نگاری برای به تصویر کشیدن ملموس اخبار
تعامل مجازی از واقعیت مجازی نشات می گیرد. تعامل مجازی که در آن از ادوات واقعیت مجازی، که به صورت هدست روی سر اشخاص قرار می گیرد که نوعی فناوری است، در محیط های مجازی که جلوی چشم کاربران ترسیم میشود، گفته می شود. واقعیت مجازی بر اساس حرکت سر و بدن، کاربر با آن محیط تعامل مجازی برقرار میکند. محیط واقعیت مجازی توسط نرم افزارهای اختصاصی به وجود میآید. برخی از این محیط ها به صورت گرافیک رایانهای و سه بعدی و برخی دیگر ویدئوها یا تصاویری ۳۶۰ درجهای از محیط های واقعی هستند که از قبل فیلمبرداری شدهاند. امروزه برای ملموس کردن داده ها و اطلاعات مخصوصا در اخبار و روزنامه نگاری، از واقعیت مجازی بهره می برند.
در ادامه شرح واقعیت مجازی و تعامل مجازی در اخبار و به تصویر کشیدن رویدادها در قالب واقعیت مجازی توسط خانم نونی دلا پنیا و گروهش را از زبان ایشان توضیح خواهیم داد.
بیشتر بدانیم: میز لمسی آنوتومی >>
حس ادراک و تعامل مجازی به کمک واقعیت مجازی
نونی دلا پنیا اعتقاد دارد در تمام زندگیاش بعنوان خبرنگار، واقعا مجبور بوده روایاتی خلق کند که بتواند تغییر ایجاد کند .تا شاید الهام بخش دیگران باشند تا بیشتر توجه کنند. در رسانه های نوشتاری کار کرده ام. کار مستند کرده ام. در رادیو و تلویزیون بودهام. اما تنها بعد از شروع مشارکتش در کار واقعیت مجازی بود که شروع کرد به دیدن واکنش های خیلی شدید و واقعی از سوی مردم که حقیقتا بسیار جالب است.
مسئله این است که با “وی آر” یعنی واقعیت مجازی می توانیم در صحنه ای کاملا مجازی قرار بگیریم . با زدن عینک هایی که هر طرف را نگاه می کنیم آن نقطه را تعقیب کرده و یک حس ادراک با تمام بدن به شما دست می دهد انگار که واقعا خودتان آنجا هستید. خانم پنیا می گوید: ” پنج سال پیش بود که واقعا شروع کردم به پافشاری درباره استفاده توأمان از واقعیت مجازی و روزنامه نگاری. و قصد داشتم درباره گرسنگی گزارشی تهیه کنم. خانوادهها در آمریکا دچار گرسنگی می شوند، وضعیت انبار غذا خراب است، و اغلب مواد خوراکی شان تمام می شود. می دانستم که قادر نیستم کاری کنم افراد دچار احساس گرسنگی شوند، ولی شاید می توانستم راهی پیدا کنم تا یک حس فیزیکی به آنان دست دهد. “
بیشتر بدانیم: دستکش واقعیت مجازی >>
پیاده سازی ایده اخبار با واقعیت مجازی
انجام و پیاده سازی ای ایده ، یعنی خبرنگاری و واقعیت مجازی با هم بسیار نیمه پخته بود و بدتر از همه او هیچ سرمایه ای نداشت. بسیاری از همکارانش به او می خندیدند. ولی خانم پنیا، یک کارآموز عالی به نام خانم کوبسا مارک داشت. آن دو با هم به مراکز خیریه غذا رفتند و شروع به ضبط صدا و عکس کردند. یک روز خانم مارک ناراحت و با گریه به دفتر کار باز می گردد. او برای مدت طولانی در یک صف بوده که خانم مسئول صف، به افراد در صف اشاره کرده و گفته که تعداد شما خیلی زیاد است. یک مرد که دیابت داشته به خاطر صف طولانی غذا به موقع به او نمی رسد و فشار خونش می افتد و وارد کما میشود. این موضوع کاملا منقلب کننده بود و می توانست واقعا شرایط انبار غذا را شرح بدهد.
برای به تصویر کشیدن آنچه همکارش گفته بود باید صف را ایجاد می کرد. پس مجبور بود که با آدم های مجازی اینکار را انجام دهد و از مردم کمک گرفت تا مدل های مورد نیازش را بسازد. او سعی کرد همه چیز را حتی الامکان دقیق بسازد و تلاش کرد تا اتفاق آن روز را بازسازی کند.
در این بازسازی خانم پنیا در کنار مردی که روی زمین در خیابان افتاده است و مردم دیگر دور او را گرفته اند، قرار می گیرد، دور آن مرد می چرخد و حواسش را جمع می کند تا پایش را روی آن شخص نگذارد. ولی در واقعیت با مردم مجازی در خیابان مجازی است.
بیشتر بدانیم: مریخ سیاره زمین دیگر >>
اولین فیلم واقعیت مجازی در مجامع بین المللی
پنیا این اثر را در سال ۲۰۱۲ به فستیوال ساندنس می فرستد. اتفاق خیلی خوبی بود، اولین فیلم واقعیت مجازی بود. در واقع برای اولین بار پنیا و گروهش از این موضوع ترسیده بودند زیرا نمی دانستند مردم چه عکس العملی خواهند داشت و چه اتفاقی خواهد افتاد. آنها فیلم را با این عینک های خاص نشان دادند.
عکس العمل جالبی از مردم دور و اطراف آن مرد رخ داد. بارها و بارها مردم سعی می کردند به مرد روی زمین کمک کنند. سعی می کردند چیزی را توی گوش او زمزمه کنند. یا به نحوی کمکش کنند. با وجود اینکه نمی توانستند. و آدماهای زیادی بعد از دیدن فیلم به او می گفتند. “خدای من، ترسیده بودم. نمی توانستم به آن فرد کمکی بکنم.؛ و او را به زندگی اش برگردانم. “
بعد از اینکه این اثر ساخته شد. رئیس مدرسه سینمایی یو.اس.سی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی رئیس مجمع جهانی اقتصاد را آورد تا “گرسنگی” را امتحان کند. و او عینک را برداشت و کاری را با محوریت سوریه شروع کرد. پنیا واقعا می خواست کاری برای بچه های مهاجر سوریه انجام بدهد چون بچه ها از همه بدتر تحت تاثیر جنگ های داخلی سوریه هستند. گروهی را به مرزهای عراق فرستاد تا اطلاعاتی از کمپ های مهاجران جمع آوری کنند. جایی که در واقع توسط داعش اداره میشود و دیگر به آنجا نخواهد رفت. صحنه ی خیابانی را که در آن یک دختربچه ترانه می خواند را بازسازی کردند. و تصویرسازی انفجار ناگهانی یک بمب، انجام شد. زمانی که وسط آن واقعه قرار می گیرید. و آن صدا ها را می شنوید و زخمی ها را اطرافتان می بینید. احساسی واقعا ترسناک و واقعی دارید. پنیا افرادی را می شناسد که در صحنه های واقعی انفجار بمب بوده است و می گویند که این واقعیت مجازی حس مشابهی را ایجاد کرده است.
پنیا و گروهش بعد از این به موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن دعوت می شوند تا اثر خود را به آنجا ببرند. برای این دعوت هیچ تبلیغی نشد. هیچ خبرگزاری حضور نداشت بنابراین هرکسی که به قصد دیدن موزه وارد می شد می توانست این گروه را ببیند. شاید بازدید کنندگان می خواستند داستان های تابلو فرشهای قدیمی را ببیند. و با دوربین های واقعیت مجازی گروه پنیا رو به رو می شدند. اما در مدت پنج روز آدم های زیادی واقعیت مجازی را تست کردند. آنها کار در نمایشگاه را با یک دفترچه ی ۵۴ صفحه ای از نظرات بازدیدکنندگان تمام کردند. موزه داران اذعان داشتند که هرگز چنین اسقبالی را در موزه ندیده بودند. چیز هایی مثل، “خیلی واقعی است”، “کاملا باورپذیر است” و نظری بسیار جذاب مانند “احساس واقعی ای که انگار وسط یک تجربه هستید که کاملا عادی در خبرهای تلویزیون می بینید.”
بیشتر بدانیم: کهکشان بورچین >>
باور پذیری اخبار به کمک واقعیت مجازی
پنیا می گوید که: ” منظور من را اشتباه نفهمید. من نمی گویم زمانی که دارید اتفاق را می بیند. یادتان می رود که اینجا هستید. اما این حس را ایجاد می کند که به صودت هم زمان در دوجا حضور دارید می توان گفت: دوگانگی حضور و فکر می کنم میتواند احساسات همدردی من را برانگیزد. ” او اعتقاد دارد که باید موقع ساخت این ها خیلی مراقب باشد. باید تمام قواعد روزنامه نگاری را رعایت کند و مطمئن باشد که این داستان های تاثیر گذار بدون عیب پیاده سازی می شوند. پنیا می گوید که اگر ما اطلاعات را خودمان جمع آوری نمی کنیم و از دیگران در این راستا کمک می گیریم باید کاملا دقیق باشیم. باید بدانیم منبع تمام اطلاعاتی که داریم از کجاست و اینکه آیا واقعا معتبراند.
به طور مثال خبر پسر بچه ای به نام ترایون مارتین که توسط یکی از نگهبانان محله به نام جورج زیمرمن کشته می شود. برای ساخت آن خبر پنیا طراحی تمام اجزای معماری مجتمع را می گیرد. و تمام صحنه را از داخل و خارج مطابق با طراحی ها می سازد. تمامی حرکات از تماس های گزارش شده به پلیس جمع آوری شده و پزشکی قانونی که صدا را بازسازی کرده بود. استدیو پرای مو آن ها تصدیق کردند که زمانی که جورج زیمرمن از ماشین خارج شده ضامن تفنگش را پیش از اینکه دنبال مارتین برود کشیده بوده است. در ساخت واقعیت مجازی برای این خبر می توان دید که اصول اولیه روزنامه نگاری خیلی تغییر نمی کنند. پنیا همچنان قواعدی که همیشه رعایت می کرده را دنبال می کند تنها تفاوت حس بودن در صحنه است. یا اینکه احساس کنید در یک صحنه ی بمب گذاری هستید. و این چیزی هست که او را با این آثار جلو می برد. پنیا دارد آثاری برای موبایل ها مثل داستان ترایون مارتین درست می کند که بسیار تاثیر گذار است. او افرادی را می شناسد که پولشان را به صورت مستقیم از حسابشان برای کودک های مهاجر سوری و “گشنگان در لس آنجلس” کمک کرده اند. یک فرم جدید از روزنامه نگاری که به پلتفرمهای دیگر هم پیوند خواهد خورد.
با دیدن تصاویر به کمک واقعیت مجازی، حس نبودن در دنیای واقعی را ندارید.
برگرفته از وب سایت : TED
ثبت ديدگاه